هنر رقص یک نوع هنر اجرای ریتمیک حرکات بر اساس انعطاف پذیری بدن انسان است. توضیح ارائه شده در دایره المعارف سوویت کامل نیست چرا که در تاریخ بشر قبل از پیدایش هنر و هنر آفرینی،رقص موجود بود.تکامل تدریجی رقص از گردش موزون و پریدن از آتش تا انجام مراسمی با فرمهای بدیع، حرکات ظریف، پانتومیم، تقلید و نقل، راه درازی را پیموده است. این سلسله از حرکات با مفهوم شکار، کمین، ردیابی، رماندن، گرفتن و جنگیدن و با تمثیلهایی چون فرا رسیدن بهار،بیداری طبیعت، کاشت، برداشت محصول، باغ چینی، صید ماهی، کومه سازی و در نهایت در حرکات موزون پهلوانی و حماسه هایی با شمشیر کوراوغلو، با سینه ای فراخ، با نگاهی به دوردست، مغرور و گاه آرام، گاه تند، پایکوبان، با پرشها و جهش های سریع و نشانی از مهارتهای جنگی، با ریتم تند طبل ها، به اوج می رسد.
رقص برای تمام موجودات زنده راهی برای برطرف کردن یک احتیاج غریزی است. حتی جمادات نیز در حال رقصیدن هستند و تنها یک حقیقت مطلق وجود دارد و آن “حرکت” است و رقص نیز یک حرکت هدفدار و دارای انتظام. در نگاه شاعر فیلسوف آذربایجان، حسین جاوید از اجسام میکروسکوپی (اتم و آنچه درون اتم) گرفته تا اجسام تلسکوپی و ماکروسکوپی (ستارگان و سیارات) تماما در حال رقصند.
شمس تبریزی سه شکل از ظهور حالات روح انسان کامل در حال تصوف را در موسیقی،رقص، شعر می داند. همچنین شمس تبریزی شادابی انسان، صمیمیت او با دیگران و باز کردن ذهن او برای پذیرش تمام دانستنی ها و علمها را در رقص می بیند.
زمان دقیق به وجود آمدن رقص و اینکه توسط کدام مردم بوجود آمده است برای جامعه علمی به درستی معلوم نیست . بومیان آفریقا،بومیان استرالیا و تورکان قدیم بوجود آورندگان رقص بوده اند.حکاکی ها و طرح های باقی مانده بروی سنگ ها از ادوار گذشته هنوز هم باقی هستند.اولین طرح های مربوط به رقص آذربایجان در حکاکی ها را به اثبات رسانده است.
حال یک سوال پیش می آید و آن این است که مفهوم کلمه رقص چیست؟ دهخدا و برخی از لغت شناسان کلمه رقص را یک کلمه عربی میدانند. اما در اصل این یک کلمه با ریشه لاتینی است که به معنی عکس العمل است. (reaction,reaksia)اگر دقت کنیم می فهمیم که واقعا هم این گونه است زیرا انسان های اولیه در برابر اعمال خارق العاده و نیروهای فوق طبیعی عکس العمل نشان میدادند و با حرکات مشخص احساسات، افکار و ترسشان را بیان میکردند.
رقص های آذربایجانی از یک سری رقص های مختلف که از نسلی به نسل بعدی منتقل شده و در این پروسه توسعه یافته اند، شکل گرفته است. بعضی از این رقص ها در اصل جزء مراسم دینی یا جزئی از آمادگی های جنگی و دفاعی بوده است در هر صورت در حال حاضر از این رقص ها در مجالس مهم در آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان و در برگزاری برنامه های ورزشی وگردهمایی های فرهنگی استفاده میشود. رقص ملی آذربایجان ریشه در فرهنگ و تمدن ملت آذربایجان دارد و جزئی از هویت مردم آذربایجان می باشد.
در سرزمین آذربایجان، از دیرباز رقص با معنی و مضمون و در عین طراوت و دارا بودن جنبه حماسی و قهرمانی خود در مراسم پیش از شکار، مبارزه(شاخسی رفتن که در ماه محرم در بین مردم آذربایجان رواج دارد در اصل یک رقص و رژه نظامی بوده است که قبل از جنگ و مبارزه اجرا میشد) و در نهایت پیروزی و قدردانی از خدایان طبیعت و شکستن طلسم ها اجرا می شده است. در دورانی که انسانها، آفتاب، ماه، باد، آتش، آب، خاک، درختان و حیوانات را مقدس میشمردند و ستایش میکردند به رسم پرستش و نیایش طی مراسمی دست به انجام حرکات موزون میزدند.
رقص آذربایجان انواع مختلفی دارد. که به چند نوع از مهمترین و مرسوم ترین آنها اشاره میکنیم.
یاللی:
با توجه به منابع در دسترس “یاللی از رقص های کوللکتیو(جمعی) قدیمی آذربایجان است که در بین اکراد، گرجی ها، ارامنه و برخی دیگر از فرهنگ های آسیای مرکزی به گستردکی انتشار یافته است.” منشا یاللی به طور دقیق مشخص نیست اما در رابطه با این رقص اولین اطلاعات و آثار را میتوان در تصاویر و طرح های صخره های قوبوستان و بعد از آن در منظومه “خسرو و شیرین” نظامی گنجوی یافت.
از یاللی های مشهور آذربایجان میتوان به اوزون دره (uzun dere)، جینیق جینیق (ciniq ciniq)، جئیران جئیران (ceyran ceyran)، تبریز یاللی سی (tebriz yallisi)، قالادان قالایا (qaladan qalaya) و …، اشاره کرد. از یاللی در قسمتی از اپرای “کوراوغلو” ساخته اوزئییر حاجی بگلی، اپرای “نرگیز” ساخته مسلم ماقامایف، “گلشن” ساخته سلطان حاجی بگلی، اپرای “آزاد” ساخته جهانگیر جهانگیرلی، “قوبوستان کولگه لری” ساخته قاراقارایف و آهنگسازان روسی و بعضا اروپایی استفاده شده است.
قایتاغی:
این نوع رقص از مشهورترین، زیباترین و یکی از رقص های پر از شادی آذربایجان به شمار میرود. درباره منشا این رقص به یقین نمیتوان گفت که با قایتاقها در ارتباط است. حسن اف(محقق درباره رقص آذربایجانی) با تکیه بر اثر “گلستان ارم” عباس قولو آغا می نویسد: قایتاق کی از سه ایالت داغستان است و سپس به این نکته قناعت میکند که یکی از قبایل داغستان، قایتاق، آفریننده این رقص هستند. انواع مختلف قایتاغی دارای حرکات مشابهی هستند. قایتاق یک کلمه تورکی است. این رقص در آذربایجان با عناوین اوچ دوست، یئددی قارداش و اوغلانلار رقصی اجرا میگردد. از قایتاغی در آثاری از گلینکا، روبنشتین، برودین، نیازی، قلی اف، حاجی اف، رستم اف و برخی دیگر از آهنگسازان استفاده شده است.
لزگی:
رقصی که با نام لزگینکا مشهور است و مانند رقص ملی لزگی ها (اقلیتی در آذربایجان آن سوی ارس که در فرهنگ آذربایجان استحاله شده اند) اجرا میشود. لزگی،حماسی، با وقار، پر تحرک و ریتمیک است که توسط مردان به صورت دست جمعی و با هنرنمایی تک تک ایفاگران با حرکاتی بدیع و گاه اکروباتیک، چرخش روی زانو ها و پرشها و همچنین به صورت دو نفری توسط زنان اجرا میشود. این رقص از رقص های قدیمی آذربایجان به شمار رفته و تداوم رقص آواری یا آباری آذربایجان است.لزگی تمامی ویژگی های جنگاوری ملت تورک آذربایجان را در خود حفظ کرده و مکمل رقص قایتاغی است.
کوراوغلو:
از رقص های قدیمی است که توسط سورنا و دهل اجرا میشود. کوراوغلو پرصلابت، حماسی، رزمی و پهلوانی است که در ابتدا به صورتی آرام شروع شده و تدریجا تند میشودکه به یادبود قهرمان افسانه های دوران فئودالی، کوراوغلو نامیده میشود. کوراوغلو از قدیم در انواع مختلف و با نامهای گوناگونی مانند: کوراوغلونون قایتارماسی، میصری، کوراوغلونون باغیرتیسی و …، همچنین در ورزشهای باستانی و زورخانه توام با حرکات موزون رایج بوده است.
توصیه ما به ورزش دوستانی که دوست دارند در رشته ی ژیمناستیک فعالیت نمایند این است که رقص ملی آذربایجان را یاد بگیرند. چون کلیه رقص ها از جمله رقص آذربایجانی بر اساس انعطاف پذیری بدن انسان است.
عالی بود.ممنون
ممنون از شما
سلام خیلی زیاد خوب بود آیا تصویری آموزشش هست ارسال بشه
منظورم کل رقص آرام و تند و…………. هست کل رقصای آذری آخه بلد نیستم اصلا